یکی از ویژگیهای سینمای تجربی در ایران که مرهون ایجاد امکان برای دیدهشدن و مورد قضاوت قرارگرفتن بسیاری از آثار تولید شده در این عرصه است، تنوع ژانر و باز بودن میدان تجربه حتی در گونه کارآزموده شده علمی - کاربردی با مایههای داستانی است.
سینماگران فعال در این عرصه که در کنار دانش سینمایی به پدیدههای علمی بهویژه در عرصه روانشناختی هم اشراف دارند، با انتخاب داستانها و داستانکهای مرتبط با پدیدههای علمی، بهدور از فضاهای خاص حاکم بر سینمای داستانی بستری از یافتههای غالباً متکی بر وجوه روانشناختی بشر را تجربه میکنند. در این تجربهها گاهی ساختار روایی اثر متأثر از موضوع انتخاب شده، ناگزیر بهسوی آثار ضد پیرنگ و نامتعارف میرود که در اینجا هم علاوه بر فرصت تجربه مضمونیابی، امکان آزمودن شیوههای مختلف بیانی و قصهگویی برای تفهیم مضمون علمی به مخاطب مهیا میشود.
در فیلم «سرآغاز» که اولین تجربه سینمایی کارگردانش به شمار میآید، فیلمساز با استفاده از همه آن چیزی که به آنها اشاره شد، با پرهیز از ایجاد ساختارهای مستندگونه صرف و با درک درست از میزان اهمیت پرداختن به وجوه روایتی مفاهیم روانشناختی و مضامینی همچون جهانهای موازی و تأثیر بسزای آن در ایجاد دنیایی آکنده از واقعیت و مجاز میپردازد.
روایت در سرآغاز بر پایه ساختار تجربی اثر متکی بر حضور یک شخصیت با چهرهها و جنسیتهای متفاوت در جهانهای موازی است که هر یک بهنوعی متأثر از دیگری سرنوشت ویژهای را برای مرد روانشناس، رئیس شرکت، زن درمانجو، مرد روانپریش، استاد دانشگاه و... رقم میزند.
استفاده از ابزار سینما برای بهتصویرکشیدن حضور انسانها در جهانهای موازی و جاانداختن آن برای مخاطب البته کار سادهای نیست و نیازمند طراحی فضاهای موردنظر برای پرداختن به وجوه مختلف شخصیت در برخورد با محیط کاری، زندگی خانوادگی و دنیاهای خاص و منحصربهفرد شخصی در مواجهه با واقعیت و مجاز در دنیایی بهظاهر خیالی و وهمانگیز است.
طرح مباحث مربوط به فیزیک کوانتوم در کلاسی که یکی از وجوه شخصیت معرفی شده در آغاز اثر بهعنوان استاد دانشگاه به آن میپردازد و واکنش دانشجویان در ذهن مخاطب، اثر را برای مواجهه با جنبههایی از واقعیتهای موجود در جهانهای موازی و تجربه حضور همزمان در چند موقعیت مختلف فیزیکی آماده میکند.
طراحی داستانکها هم بهگونهای است که موضوع اختلاف خانوادگی رئیس شرکت و زن قاضی در کنار زندگی رو به افول استاد دانشگاه و همسرش و چند موضوع پراکنده دیگر، همه به واسطه حضور زیر سایه سنگین گذر عمر شخصیت اصلی از سکانس آغازین تا نمای پایانی به ایجاد کشش و ساختار داستانی در کلیت اثر منتهی میشود.
سرآغاز بهعنوان تجربه اول فیلمساز اگرچه با ضعفهایی در بازیها، تدوین و ایجاد برشهایی که در مجموع ساختار منحصربهفردی را برای یک اثر تجربی به وجود بیاورد مواجه است؛ ولی درعینحال بیانگر تلاش سینماگر برای سادهتر کردن موضوعی پیچیده و دشوار در دنیای ذهنی انسانها بر پرده سینماست. اتفاقی که رخ میدهد و بهرغم ضعفهای پیشگفته، به دلیل اصرار فیلمساز بر دورشدن از فضاهای مستندگونه که معمولاً آثاری ازایندست را با چالشهایی بهویژه در ارتباط با مخاطب مواجه میسازد؛ فیلم از یکدستی ساختاری برخوردار است.
نویسنده : محمد سلیمانی روزنامه جام جم