یک فیلم یک تجربه /5

متروپلیس ،هوش مصنوعی و آینده انسان

متروپلیس ،هوش مصنوعی و آینده انسان
شاید حدود صد سال پیش یعنی در سال ۱۹۲۷ زمانی که فریتس لانگ آلمانی فیلم حیرت انگیز متروپلیس را ساخت عموم مردم ‌‌حتی پژوهشگران و دانشمندان، این فیلم را پروژه‌ای جاه‌طلبانه می‌دیدند که از بلندپروازی‌های یک ذهن خیال‌پرداز بیرون آمده است، درست مانند اکنون ما که در عصر انقلابی بزرگ به سر می‌بریم که هوش مصنوعی با طبعات غیرقابل پیش‌بینی‌اش برایمان در حال رقم زدن است و شاید ساخت فیلم‌هایی از جنس بلندپروازی‌های فریتس لانگ با محوریت آینده‌ی بشر و زمین در مواجهه با انواع هوش مصنوعی، حیرت‌انگیز و چه بسا هولناک به نظر بیاید.

فیلم متروپلیس ساخته‌ی فریتس لانگ در سال ۱۹۲۷ با تصاویر پیشگامانه و مقیاس‌های عظیمش، به عنوان یکی از تاثیرگذارترین فیلم‌های علمی تخیلی با نگاه به آینده که تا کنون ساخته شده و امتحان زمان را پس داده، معرفی می‌شود. فیلمی که تقریباً در هر فیلم علمی تخیلی مدرن دیگر می‌توانید پژواک ایده‌ها و صحنه‌های معماری آن را ببینید. اما چرا تصاویر ارائه‌شده در سال ۱۹۲۷ توسط این فیلم هنوز هم شبیه به امروز ما و بسیار مرتبط با ما است و چه چیز متروپلیس را از دیگر فیلم‌های علمی تخیلی ماقبل خود مانندِ "سفر به ماه" ژرژ مه‌لیس جدا می‌کند؟ شاید به جرات در پاسخ به این سئوالات بتوان گفت: برای آنکه متروپلیس اولین حماسه‌ی علمی تخیلی جدی را در تاریخ سینما ایجاد کرد که نگاهی اجمالی به ما داشت.  در آینده‌ای که متروپلیس ترسیم می‌کند یک تفسیر اجتماعی گزنده از زمان حال ما وجود دارد که تمام این‌ها پاسخ کاملی برای چرایی شاخص بودن متروپلیس است. بنابراین بیایید نگاهی به برخی از راه‌هایی بیندازیم که کلان‌شهر داستان علمی تخیلی متروپلیس را شکل داده است.


در تضاد با کارگاه‌های زیرزمینی تاریک کارگران، معماری فیلم به‌اندازه‌ی روتوانگ یا ماریا یک شخصیت است، اگر تمام حرکت‌ها و دیالوگ شخصیت‌ها را حذف می‌کردید، با نگاه کردن به ساختمان‌ها و بزرگراه‌های شلوغ، هر آنچه را که در مورد این جهان لازم بود بدانید، می‌‌فهمیدید. 


نوار نقاله‌ی خطوط دوچرخه با محوریت اضطرارِ در سرعت و به هم پیوستگی و استمرار آن، ساختاری را نمایش می‌دهد که برای زنده ماندنش به کارگران ماشین‌های مراقبت در شهر زیرزمینی نیازمند است تا تاکید کند ما در دنیایی هستیم که صنعتی شدن به نتیجه‌ی منطقی خود رسیده است، که در آن انسان‌ها قابل مصرف هستند.  تا زمانی که چرخ‌ها ساختمان‌ها را می‌چرخانند المان‌های معماری به ما می‌گویند که این دنیایی است که برای برخی زندگی پر از سعادت و برای برخی دیگر دشواری زیستن را بهمراه دارد و این نمادها و کدهای بصری در دی. ان‌. ای متروپلیس و بشکل گسترده‌تر در سینما نوشته می‌شوند، که تقریباً می‌توانید آن را در اینجا و آنجا ببینید.  بطور مثال در فاصله‌ای سه چهار ساله بعد از متروپلیس در فیلم‌هایی مانند "تصور کنید" ساخته‌ی دیوید باتلر در سال ۱۹۳۰ که داستان زندگی در نیویورک دهه‌ی هشتاد را روایت می‌کند، آسمان‌خراش‌ها و شهرهای به هم پیوسته با پل‌ها و بزرگراه‌ها، نماد کلان شهرهایی از آینده‌ای صنعتی می‌شوند که در آن کارگران به عنوان چرخ‌دنده در ماشین عمل می‌کنند. یا در عصر جدید چارلی چاپلین.


جلوتر که می‌آییم در تاریخ سینمای اخیر هم متروپلیس بر فیلم‌های علمی تخیلی دیگری تأثیر نمادین خودش را گذاشته است، از جمله بسیاری از تصاویر "جنگ‌های ستاره‌ای" از مجموعه‌های شخصیت‌ها و حتی شهرها. و شاید فیلمی که بیشترین تأثیر را از ظاهر متروپلیس گرفته است، "دونده روی تیغ" باشد، با هواپیما و بالون‌های شناورِ ماشین‌های پلیس و ما چیزی کاملاً نزدیک به نگاه هنری در این فیلم می‌بینیم که مستقیماً به دیدگاه ریدلی اسکات از لس‌آنجلس ۲۰۱۹ نزدیک است.


ایده‌های دیگری از متروپلیس نیز در سرتاسر سینما ظاهر می‌شوند. مانند روتوانگ مربی دیوانه به عنوان الهام‌بخش "فرانکنشتاین" جیمز ویل ساخته شده در سال ۱۹۳۱.
یا ربات‌های کاملا انسان‌نما در فیلم‌هایی مانند "هوش مصنوعی" و "نابودگر" دیده می‌شود که نشان از گرامر بصری‌ای هستند که متروپلیس خلق کرد.


اما آینده را در متروپلیس چگونه می‌بینیم؟ ترکیب نماهای شهری آرت دکوی آینده‌نگر که با نمادهای مذهبی گوتیک، از جمله مبارزه که در بالای کلیسا فیلمبرداری شده است؛ لحن تاریک فانتزی را در فیلم‌هایی مانند "بتمن" تیم برتون یا "کلاغ" ساخته‌ی الکس پرویاس را تحت تأثیر قرار می‌دهد. متروپلیس با جهان ماندگاری که می‌سازد بر روی ترس ما از آینده صحه می‌گذارد؛ آینده‌ی صنعتی شدن که در آن کارگرانْ غیرانسانی شده‌اند و این در آنچه در اتاق های بزرگ روی صفحه نمایش ماشین‌های مراقبت می‌بینید منعکس می‌شود، این یک آینده‌ی نابرابر است که در آن طبقه‌ی کارگر در زیرزمینی غول‌آسا زندگی می‌کند، در حالی که طبقه‌ی حاکم در شهری روشن و تمیز با سازه‌هایی زیبا.

صحبت از متروپلیس و مفاهیم ساخته‌شده‌ی جهان آن فراوان است اما تنها به این نکته‌ی مهم اشاره می‌کنیم که فریتس لانگ با جاه‌طلبی تمام و نبوغ بی‌مثالش توانست جهانی را در متروپلیس خلق کند که به لطف تماشای حدودا صد ساله‌ی آن، نگاه ما را به آینده تغییر داد.


در آخر دوباره اشاره می‌کنیم که جهان امروز ما بیش از پیش به ذهن‌هایی مانند فریتس لانگ نیازمند است و بنظر می‌آید در حال حاضر ضرورت ساخت آثاری مانند متروپلیس با نگاه به آینده‌ی بشر نه تنها مهم، بلکه واجب است چرا که اگر بپذیریم دانشمندان، زمان دستیابی به ابرهوش مصنوعی را حدودا تا صد سال آینده تخمین زده‌اند و با این که در حال حاضر بشر به نوع پیشرفته‌ی هوش مصنوعی دست نیافته است، اما باید که به خطرات و چالش های مربوط به آن‌ها فکر کنیم، تا در زمان ظهور چنین فناوری‌های پیشرفته‌ای، توان مقابله با عواقب آن‌ها را داشته باشیم.


ویدیو ها


مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی، به عنوان زیر مجموعه سازمان سینمایی وزارت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، از تهیه کنندگان و فیلمسازان این حوزه که علاقمند به حضور در اکران فیلم‌های هنری و تجربی در قالب «گروه سینمایی هنر و تجربه» دعوت می‌نماید. نمایش‌های سینمایی هنر و تجربه برنامه‌ای جامع برای عرضه فیلم‌های ارزشمند و غیرتجاری است که نمایش آنها می‌تواند افقهای جدیدی در دیدگاه سینمایی پیشنهاد کند و برای توسعه زبان سینما دست به تجربیات در شیوه‌های بیانی بزند و به ارتقای دانش سینمایی تماشاگران و ارتقای کیفیت هنری سینمای ایران کمک کند.
نشانی: خیابان ولی عصر ، بالاتر از پارک ساعی ، نرسیده به توانیر نبش کوچه لنکران(احتشام سابق) ، طبقه سوم
کدپستی : 1434843619 - تلفن : 02188673281 - 02188673280